ارشان در 1 سال و 2 ماهگی
عزیزم گلکم 1 سال و 2 ماه شدی و کلی شیرین.
صحبت کردن: مامان... بابا... دد... بیده... منه... بیده منه (یعنی بده مال منه)... جیش... اه (یعنی پیفو کردم)... ج ج ( یعنی جیجی)... بدو بدو... بب... گان (ماشین)...
کارا: هر جایی که میخوای بری دست یکی و میگیری و با خودت میکشی که یعنی تو هم بیا... چشمک میزنی دوتا چشمی همراه با پایین اواردن سر :)... فیش میشی... یه چیزی میخوای بوخوری ملچ مولوج میکنی یعنی بده بخورم... ممه رو که میبینی شرو میکنی بلند خندیدن بدم حمله میکنی طرفش... عاشق اینی که در همه چیزو خودت بازو بسته کنی انقدر تلاش میکنی تا موفق بشی... در کابینتا رو باز کنی و مدام از کشوی میوه یخچال اویزون بشی... میزنی رو پات میگی بدو بدو اخه بابا جون یه داگ داره اسمش نانازه اون و اینجوری صداش میکنی... تلفن و میچسبونی بگوشت یعنی میخوام با انا یا باباجون حرف بزنم... تا صدای اذان میشنوی دستاتو میزاری رو سرت یعنی الله و اکبر میخوای بکنی یا خونه بابا جون که میری سری مدویی سر سجادش مهرش و میزاری رو پیشونیت میگی ااااااا یعنی داری نماز میخونی... وقتی سوال میکنم این و بدم اگه بخوای میخندی کله تکون میدی میگی اده یعنی بده اگرم نخوای میگی نه.... اوایل که پارک میرفتیم 2 تایی بدت میومد تو چمنا بشینی اما الان تا چمن میبینی بزور میخوای بشینی هههه.
در اخر هم اسباب بازیای مورد علاقت و برات میزارم و توضیح میدم.
اینم از اسباب بازیات...
این پازل و خیلی دوست داری اما کامل نمیتونی سر جاشون بزاری
این یکیو کامل سر جاشون میزاری... من اسمش حیونو به انگلیسی میگم و صدا شونو در میارم تا وقتی بتونی سر جاش بزاری
این کوبرم دوست داری. اوایل با دست فشار میدادی تا پایین برن بعد یاد گرفتی با چکوش خودش بزنی الانم که من 3 تا 3 تا در میارم خودت میزاری سر جاشون و فشار میدی بره پایین و با هیجان برا خودت دست میزنی.
اینم از وایت بوردت که عاشقشی بیشتر از نقاشی دوست داری در مازیکشو هی باز کنی ببندی.
راستی چتناه عکس کچلی که دست پخت دیروز مامیته.
این اولین کتاب که برات خریدم و از 3 ماهگی برات میخوندم عاشقشییییییی
مجموع کتابایی که ضخیمن و میتونیم باهم بخونیمشون
یه سری از سی دی ها که دوسشون داری مخصوصا مامی اند می و
اینمممممم از 3چرخهای که دایی امیر برا تولدت خرید و شما عاشقشییییی ولت کنم میخوای باهاش بخوابی
و در اخر چنتا دیگه از وسائلت که دوسشون داری